یک بسته آرزو

برای کسایی یه بسته آرزو دارن .........

یک بسته آرزو

برای کسایی یه بسته آرزو دارن .........

به او بگویید دوستش دارم ...

زمستان

گفته بودی اززمستان ٬فصل بی برگی٬ فصل چون من٬ سرودی تازه گرد آرم برایت ای بهارین جلوه ی رستن٬ و حال این عهد با آگاهی از هجران نا بهنگام تو بسیار شیرین است .

برف

این آسمانی خوشه ی بسیار دانه٬ تک حدیث شعر غمگین است ٬

دلم خوش بود ای هنگامه ی شیرین٬ بهار آیینه ی دیرین٬ میگویم ز برف و سختی وسرما٬ به تلخی می سرایم مرگ را شعر زمستان را٬ به امیدی که بعد از سردی تردید عبور از فصل بی خورشید٬ بر دروازه ی دیوار موعود سرشت و سرنوشت من بهار روی تو می خندید .

دل شوریده ام ارزانی اندوهت ای شیرین٬ ای هنگام یاد تو بودن من و نام تو آهنگین

پروازت سلامت باد ای سیمرغ پاک آیین ....

زمستان 86

28اسفند

ساعت 2.45

آنانی که وقتی هستند هستند وقتی که نیستند هم نیستند ( عمده آدمها . حضورشان مبتنی به فیزیک است . تنها با لمس ابعاد جسمانی آنهاست که قابل فهم میشوند . بنابراین اینان تنها هویت جسمی دار)



2. آنانی که وقتی هستند نیستند وقتی که نیستند هم نیستند ). مردگانی متحرک در جهان . خود فروختگانی که هویتشان را به ازای چیزی فانی واگذاشته اند . بی شخصیت اند و بی اعتبار . هرگز به چشم نمی آیند . مرده و زنده اشان یکی است (



3. آنانی که وقتی هستند هستند وقتی که نیستند هم هستند ) آدمهای معتبر و با شخصیت . کسانی که در بودنشان سرشار از حضورند و در نبودنشان هم تاثیرشان را می گذارند . کسانی که هماره به خاطر ما می مانند . دوستشان داریم و برایشان ارزش و احترام قائلیم )



4. آنانی که وقتی هستند نیستند وقتی که نیستند هم هستند) شگفت انگیز ترین آدمها . در زمان بودشان چنان قدرتمند و با شکوه اند که ما نمیتوانیم حضورشان را دریابیم . اما وقتی که از پیش ما میروند نرم نرم آهسته آهسته درک میکنیم . باز می شناسیم . می فهمیم که آنان چه بودند . چه می گفتند و چه می خواستند . ما همیشه عاشق این آدمها هستیم . هزار حرف داریم برایشان . اما وقتی در برابرشان قرار می گیریم . قفل بر زبانمان می زنند . اختیار از ما سلب میشود . سکوت می کنیم و غرقه در حضور آنان مست می شویم . و درست در زمانی که می روند یادمان می آید که چه حرفها داشتیم و نگفتیم . شاید تعداد اینها در زندگی هر کدام از ما به تعداد انگشتان دست هم نرسد).